EMOZIONANTE | ||
به نام خدا سلام بانو؛ رفته بودیم جشنواره ی اقوام ایرانی (ته همت، نزدیک دریاچه ی شهدای خلیج فارس)؛ خیلی جالب بود و تو هم مث من خیلی خوشت اومد؛ چادرهای عشایری، صنایع دستی و انواع غذاهای مخصوص عشایر، لباساشون، چند تا از مراسمشون و در انتها هم مراسم مفصل عروسیشون از خواستگاری تا جشن عروسی. خیلی قشنگ بود. فکر می کنم تا اواخر شهریور باشه.
این تو ماسته، شما و محمدامین داشتین می زدین که کره اشو بگیرین و بعد هم دوغ درست کنین :)
این ایلیاست. دو سالشه و می گن تو همین جشنواره های دوره ای به دنیا اومده. خیلی با نمک بود:
دوربین خوبی همرام نبود حس عکاسی هم نداشتم، خیلی گسترده تر از این چند تا عکسیه که انداختم. از چادرها و صنایع دستی اصلا نگرفتم. تو یکی از چادرها داشتن گلیم می بافتن و آموزش هم می دادن. هیچ فکر نمی کردم گلیم بافی اینقدر سخت باشه خیلی بیشتر از فرش زمان می بره.
............................ این چند تا عکسو هم خیلی دوست دارم: (نقاشی های شما و عمو علی (خباز) رو دیوارهای خونه ی مامان زری) |
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |